خلاصهای از کتاب “صفر، توهم بزرگ ایمنی” نوشته دکتر رابرت لانگ
این کتاب به بررسی انتقادی مفهوم “صفر حادثه” در فرهنگ ایمنی سازمانی پرداخته و چالشها و خطرات مرتبط با تلاش برای دستیابی به صفر حادثه را بررسی میکند. دکتر لانگ معتقد است که تعیین چنین هدف عددی غیرواقعبینانهای نه تنها ممکن است ایمنی را بهبود نبخشد، بلکه میتواند باعث افزایش خطرات و کاهش سطح واقعی ایمنی شود.
#محمدصادق احمدی
نکات کلیدی کتاب:
- توهم صفر حادثه:
دکتر لانگ توضیح میدهد که هدفگذاری برای “صفر حادثه” میتواند ناخواسته منجر به پنهان کردن حوادث، دستکاری دادهها و اجتناب از گزارشدهی حوادث شود، بهجای اینکه مسائل ایمنی اساسی را حل کند. در نتیجه، خطرات واقعی پنهان میمانند و فرصتهای پیشگیری از حوادث کاهش مییابد.
“ما نباید به دنبال صفر حادثه باشیم، بلکه باید سیستمی ایجاد کنیم که بتواند خطرات را شناسایی و مدیریت کند.”
- فرهنگ ایمنی:
یکی از مفاهیم کلیدی کتاب، فرهنگ ایمنی است. لانگ استدلال میکند که ایمنی فقط یک مسئله فنی یا آماری نیست، بلکه باید به بخشی بنیادی از فرهنگ سازمان تبدیل شود. در سازمانهایی که تنها بر “صفر حادثه” تمرکز دارند، فرهنگ ایمنی ضعیف است و بیشتر به آمار و ارقام سطحی توجه میشود. در مقابل، یک فرهنگ ایمنی واقعی باید بر آموزش، شفافیت و پاسخگویی در تمام سطوح سازمان تأکید کند.
- پیشگیری و آموزش:
یکی دیگر از موضوعات اصلی کتاب، اهمیت پیشگیری است. لانگ پیشنهاد میدهد که سازمانها به جای تمرکز بر صفر حادثه، بر تقویت فرآیندهای پیشگیری و ارائه آموزشهای مستمر و مؤثر برای کارکنان تمرکز کنند. این شامل شناسایی و ارزیابی خطرات پیش از وقوع حوادث است.
روشهای علمی مانند تجزیهوتحلیل ریسک و ارزیابی مخاطرات باید بهطور مداوم بهروزرسانی شوند و کارکنان باید فرصتی برای افزایش مهارتهای ایمنی خود داشته باشند.
- رویکرد سیستماتیک به ایمنی:
لانگ بر نیاز به یک رویکرد جامع و سیستماتیک برای مدیریت ایمنی تأکید میکند. این رویکرد باید تمام بخشها و سطوح سازمان را در بر بگیرد. بهطور خاص، همه افراد از مدیران ارشد گرفته تا کارکنان باید در این فرآیند مشارکت فعال داشته باشند.
او تأکید میکند که بهجای تمرکز بر اعداد مشخص، سیستمهای ایمنی باید برای شناسایی، تجزیهوتحلیل و حل مشکلات طراحی شوند.
- ایمنی واقعی در مقابل ایمنی توهمی:
یکی از بحثهای کلیدی کتاب، تفاوت بین ایمنی واقعی و ایمنی توهمی است. دکتر لانگ معتقد است که ایمنی باید بهصورت عمیق و مؤثر مدیریت شود تا خطرات واقعی شناسایی و کاهش یابند. ایمنی توهمی ظاهراً وجود دارد، اما عمدتاً بر اهداف آماری و کوتاهمدت تمرکز دارد.
ایمنی واقعی، از سوی دیگر، شامل بهبود مستمر فرآیندها، آموزش و ارزیابی ریسک است. او اشاره میکند که در سازمانهایی که صرفاً بر روی اعداد مانند “صفر حادثه” تمرکز دارند، کارکنان ممکن است به دلیل ترس از مجازات، از گزارش دادن حوادث خودداری کنند، که این امر منجر به پنهان ماندن خطرات و افزایش وقوع حوادث در آینده میشود.
- خطرات پنهان شدن پشت اعداد و آمار:
در طول کتاب، دکتر لانگ به خطرات تمرکز بیش از حد بر اهداف عددی اشاره میکند. برای مثال، در سازمانهایی که هدف “صفر حادثه” را دنبال میکنند، ممکن است کارکنان به دلیل فشار بر عدم گزارش حوادث، از اعلام آنها خودداری کنند یا آمار را بهطور ناقص گزارش دهند. این مسئله نه تنها شفافیت را کاهش میدهد، بلکه ایمنی را نیز تضعیف میکند.
- پیشنهاداتی برای تغییر رویکرد:
در نهایت، دکتر لانگ پیشنهاد میدهد که سازمانها باید رویکرد خود را از تمرکز بر “صفر حادثه” به یک استراتژی مبتنی بر بهبود مستمر ایمنی و مدیریت ریسک تغییر دهند. این شامل ایجاد سیستمهایی انعطافپذیر و پایدار برای شناسایی و مدیریت خطرات، ارائه آموزش و بهبود ارتباطات در داخل سازمان است.
نتیجهگیری کلی:
دکتر رابرت لانگ بهشدت معتقد است که هدف “صفر حادثه” باید بهعنوان یک شاخص نهایی کنار گذاشته شود. هدف واقعی باید بهبود ایمنی از طریق فرآیندهای علمی، تقویت فرهنگ ایمنی و استفاده از روشهای پیشگیری و آموزشی مؤثر باشد. ایمنی واقعی تنها از طریق تغییر ذهنیتها، تقویت سیستمها و ایجاد یک فرهنگ ایمنی در تمام سطوح سازمان قابل دستیابی است.